چگونه افراد قدر نشناس از زندگیمان بیرون می روند و دلیل حضور آنها در زندگیمان چیست؟

چرا قبول اینکه همه اتفاقات و شرایطی که دارم را خودم با افکارم ساخته ام،بسیار سخت است؟

همه اتفاقات زندگی مان را با افکار غالبی که در طی روز از ذهن ما رد می شود ایجاد می کنیم نام این افکار غالب باور است

ما دو دسته افکار داریم. افکاری در مورد:

• سلامتی یا بیماری
• ثروت یا سلامتی
• شادی یا غم
•  موفقیت یا شکست
• زیباییهای محیط یا عیب و ایراد در محیط
• فراوانی یا کمبود

در کل ما دو دسته افکار داریم

• افکاری که به ما احساس خوبی می دهد
• افکاری که به ما احساس بدی می دهد

پس دو نوع افکار و دونوع احساس و دو نوع اتفاقات هماهنگ با این دو حالت وجود دارد

مهمترین دلیلی که قبول این موضوع بسیار سخت است که همه اتفاقات زندگی مان به خاطر افکاری است که در ذهنمان به مدت بیشتری تکرار می شود این است که اگر این موضوع را قبول کنیم مسئولیت همه اتفاقات بر عهده ما خواهد بود و بعد از آن دیگر نمی توانیم از محیط و شرایط بیرونی از پدر از مادر از هر چیزی که مربوط به شرایط بیرونی است شکایت و انتقاد کنیم در واقع برای بسیاری خیلی راحت تر است که منشا مشکلات زندگی خود را مربوط به افراد و شرایط بیرونی بداند تا اینکه مسئولیت 100 درصد آن را بپذیرند

اما به نظر من سختی هایی که هر کسی در زندگی خود به خاطر اینکه مسئولیت 100 درصد اتفاقات و شرایط زندگی خود را نمی یذیرد، بسیار بسیار بیشتر از سختی پذیرفتن مسئولیت 100 درصد هر آنچه در زندگی ما است می باشد در واقع خیلی از انسانها سختی تغییر باور و افکار خود را نمی پذیرند اما هر لحظه درگیر سختی هزاران مشکلی هستند که به خاطر باورها و افکار درونی آنها پدیدار می شود

با یک مثال کمی بیشتر توضیح می دهم

سالها پیش من یک باوری داشتم که بیشتر انسانها قدر نشناس هستند و از آنجایی که جهان باورهای ما را به صورت شرایط و اتفاقات و ورود افرادهماهنگ با باور ما،  به زندگی مان وارد می کند، من در گیر افراد بسیاری بودم که آن را به صورت قدر نشناسی به من باز می گرداندند. اما سوال اصلی این است که این افراد چرا در زندگی من حضور داشتند؟ دلیل حضورشان در مدار زندگی من، باور خود من بود و کافی بود من این باور خود را تغییر دهم و این کار را هم کردم و در مدت زمان کمی همه افرادی که در این مدار بودند به بهانه های مختلف از زندگی من بیرون رفتند فقط کمی روی باورهای خودم کار کردم ونکته دیگر اینکه طبیعی است که زمانی که می خواهیم برخلاف باورهای قبلی افکاری را جایگزین کنیم مقاومتهایی در درون ما بوجود آید اما اگر حتی این روند را سخت بپنداریم سختی آن بسیار کمتر از اتفاقات ناخوبی است که در زندگیمان به خاطر باورهای ناخوب تجربه می کنیم …

توضیحات کامل تر در لایو…

دانلود فایل تصویری

دانلود فایل صوتی